سفارش تبلیغ
صبا ویژن

شهید کاوه همان گمشده ام بود

فیلم «شورشیرین» که روایت گر زندگی جهادی سردار شهید محمود کاوه است،پس از «به کبودی یاس» که به زندگی شهید برونسی می پردازد، دومین فیلم سینمایی است که شخصیت شهدای خراسانی را دست مایه خود قرار داده است. این فیلم بهار امسال مراحل فنی خود را به پایان رساند و قرار است در جشنواره فجر 90 اکران شود.

کارگردانی و نویسندگی این فیلم را «جواد اردکانی» و ابراهیم اصغری هم تهیه کنندگی اش را به عهده داشته و محمدتقی پاکسیما هم مدیر فیلم برداری «شورشیرین» بوده است. با حمیدرضا عمارلو بازیگر نقش شهید کاوه در این فیلم در تحریریه خراسان هم کلام شدیم تا بدانیم بازی در نقش مشهورترین شهید خراسان، چه حس و حالی داشته است. این هنرمند 21 ساله که اهل چناران و دانشجوی طراحی صنعتی است می گوید: کاوه همان گمشده ام بوده است.

چطور شد به «شورشیرین» پیوستی؟

عوامل «شورشیرین» در شهرستان های استان های خراسان حضور می یافتند و از افراد مختلف تست می گرفتند. من هم در چناران برای این فیلم تست دادم. البته آماده می شدم به تبریز بروم و به طور اتفاقی با هماهنگی انجمن نمایش مثل دیگر افراد تست دادم.

قبلا تئاتر کار می کردی؟

بله؛ در چناران تئاتر کار می کردم.

چه زمان با خبر شدی برای این پروژه سینمایی انتخاب شده ای؟

ماه رمضان 89 با من تماس گرفتند و گفتند به مشهد بیایم. فردای آن روز به مشهد رفتم و جواد اردکانی کارگردان «شورشیرین» را در دفتر این پروژه ملاقات کردم.

تنها گزینه انتخاب شده این نقش فقط شما بودید؟

نه غیر از من چند گزینه دیگر هم بودند. پس از آن پنج شش روز دیگر هم تست های مختلف دادم سپس از طریق جست وجو در اینترنت متوجه شدم این پروژه درباره شهید کاوه است پس از آن که تست های لازم را دادم برای انجام تست های گریم به تهران رفتم. سپس به مشهد بازگشتم و به همراه 14 نفر دیگر در دوره 10 روزه آموزش نظامی پادگان قدس شرکت کردم. پس از گذراندن این دوره برای انتخاب واحد کلاس های دانشگاه به تبریز رفتم. بعد از آن با من تماس گرفته شد که باید به کرمانشاه بروم. یک ماه کرمانشاه بودم اما مقابل دوربین نرفتم. فضای کار به من خیلی کمک کرد. زمانی که قطعی شد من نقش شهید کاوه را بازی کنم، فیلم نامه را هم مطالعه کردم.

پیش از این با شهید کاوه چقدر آشنا بودی؟

قبل از این تقریبا فقط اسم شهید کاوه را شنیده بودم اما از همان روز نخست که در تست های این پروژه شرکت کردم، با مراجعه به برخی منابع تا حدودی با شهید کاوه آشنا شدم.

اگر موافق باشی به فیلم «شورشیرین» بپردازم. فضای کار چطور بود؟ به ویژه برای شما که قرار بود نقش کاوه را بازی کنی؟

ببینید! من قبل از این پروژه در یک مجموعه تلویزیونی بازی کرده بودم و تا حدودی، با فضای کار حرفه ای آشنا بودم اما من با حضورم در پروژه سینمایی «شورشیرین» به نوعی شوکه شدم چون فضا خیلی حرفه ای تر از آن بود که فکر می کردم.

از طرفی چون این پروژه به نام یک شهید بود به طور طبیعی دارای فضای خاص جبهه و جنگ بود. این فضا از همان دوره آموزش نظامی در مشهد برایم به وجود آمده بود. اولین لوکیشن که فیلم برداری در آن آغاز شد، «دکل بنفشه» کرمانشاه بود.

دکلی روی تپه و در یکی از روستاهای دور افتاده کرمانشاه. در واقع کار طوری بود که اگر ما هم نمی خواستیم، فضای حاکم بر آن به نوعی حال و هوای جبهه و جنگ داشت. به ویژه این که عوامل پروژه از جمله کارگردان (اردکانی) در چنین فضایی بودند.

در واقع این فضا روایت گر یک حس غریب بود به ویژه صحنه های «دکل بنفشه» که تعدادی از نیروهای ما در آن جا به شهادت می رسیدند.

فیلم برداری چه مدت به طول انجامید؟

حدود 3 ماه.

فکر می کردی زمانی چنین نقشی بازی کنی؟

بگذارید یک خاطره برایتان تعریف کنم. من سال  قبل در یک مجموعه تلویزیونی به نام «روی خط سبقت» در شبکه استانی بازی می کردم. در یکی از قسمت های آن نقش یک جوان را بازی می کردم که عشق بازیگری داشت. هر روز در روزنامه ها به دنبال آگهی های تست بازیگری بود و در این تست ها شرکت می کرد اما پذیرفته نمی شد. بازی من در این نقش بر من تاثیر گذاشت و احساس کردم بازیگری همین است. از این رو از فضای بازیگری فاصله گرفتم . این خاطره را گفتم که بدانید به هیچ عنوان به چنین امری فکر نمی کردم و در تخیلم هم بازی در چنین نقشی را تصور نمی کردم.

هنگام بازی مقابل دوربین بیشتر کدام ویژگی شهید کاوه ذهنت را درگیر می کرد که تلاش کنی آن را به بهترین شکل ایفا کنی؟

من اعتراف می کنم بازی مقابل دوربین 35 کار خیلی سختی است. به ویژه اگر پشت آن دوربین اردکانی و پاک سیما (فیلم بردار شورشیرین) باشند.

از طرفی من نقش یک شخصیت بزرگ را بازی می کردم. شاید باورتان نشود اما طی مدت بازی در نقش کاوه، خودم نبودم، شهید کاوه به مدد من آمده بود.

با پایان این پروژه، متاسفانه این فضا را از دست دادم. چون روح شهید کاوه آن قدر بزرگ است که جسم و جان حقیر من برایش کوچک است. همواره ترسی همراهم بود که مقابل دوربین باید چه کنم. خیلی سخت بود به ویژه مقابل بازیگران حرفه ای و جالب این که بازیگری من خیلی راحت اتفاق افتاد. جالب تر این که اولین صحنه ای که مقابل دوربین شورشیرین رفتم، با یک برداشت به تایید کارگردان رسید.

کارگردان درباره بازی تو بیشتر به چه موردی تاکید می کرد؟

بازیگردان فیلم «علی بکائیان» بود که علاوه بر کارگردان خیلی به من کمک کرد. او خیلی خوب از افراد بازی می گیرد. اردکانی بیشتر روی صلابت و شجاعت کاوه تاکید داشت و همیشه به من گوشزد می کرد که محکم بودن و حس فرمانده تیپ بودن را باید بتوانم ایفا کنم.

خب در شرایطی که کاوه در کردستان حضور داشت، نام او لرزه به اندام دشمن می انداخت. از این رو کار من سخت تر می شد از راه رفتن ها گرفته تا دیالوگ ها و ...

آیا طی کار بین تو و شهید کاوه حس الفت هم به وجود آمد؟

این کار برای من2 بخش داشت یکی همان فضای کار حرفه ای و بخش دوم هم فضایی بود که به شدت غرق آن شده بودم. وقتی پروژه تمام شد، تازه فهمیدم که در چه حس و حالی بودم واقعا حیف بود که تمام شد.

حس الفت عجیبی بین همه ما که حدود 15 بازیگر بودیم با شهید کاوه به وجود آمده بود ضمن این که کار در ماه محرم انجام می شد و عزاداری های گروه در هتل، این حس و حال و الفت با کاوه را دو چندان کرده بود.

خب بازی تو در این پروژه فصل مهمی در زندگی ات خواهد بود به نظرت بعد از این فیلم از شهید کاوه چه در ذهنت برای همیشه خواهد ماند؟

معتقدم اگر من پس از این کار، در چند فیلم نقش اول بازی کنم قطعا هیچ کدام برایم مثل نقش شهید کاوه نخواهد بود. تا قبل از حضور در فیلم «شورشیرین» آرزویم رفتن به «راهیان نور» بود که به دلایلی از جمله مخالفت مادرم برایم ممکن نشده بود. تا این که توانستم از طریق دانشگاه به «راهیان نور» بروم فضای آن جا خیلی برایم تاثیرگذار بود. اتفاقا از جبهه غرب بازدید کردیم به خاطر تاثیر زیادی که این بازدید بر من داشت تصمیم گرفتم حتما یک کار دفاع مقدسی را تجربه کنم. خدا را شکر این خواسته درونی ام منجر به بازی در فیلم شهید کاوه شد.

در آن سفر، صحبت های یکی از راویان دفاع مقدس درباره انس و الفت با شهدا برایم جالب و تاثیرگذار بود. گمان می کنم همه دوستان من در آن سفر، به نوعی احساس کردند گمشده ای دارند. معتقدم گمشده من شهید بزرگوار کاوه بود. به همین سبب باید تاکید کنم یاد شهید کاوه برای همیشه در زندگی من باقی خواهد ماند.

روزنامه خراسان